«مواظبت از مامانبزرگ شیطون»
پدیدآور: جین ریگان
مترجم: عطیهالحسینی
ناشر: پرتقال
تعداد صفحات: 28
قدیمترها پدربزرگها و مادربزرگها تنها زندگی نمیکردند. آنها بیشتر در خانواده و کنار فرزندان و نوههایشان بودند، اما حالا دیگر اینطور نیست. با اینحال یکی از چیزهایی که زندگی را زیباتر و جذابتر میکند ارتباط داشتن با آنها و مراقبت از آنها است.
کتاب «مواظبت از مامانبزرگ شیطون» یک کتاب جذاب و هیجانانگیز است؛ یک داستان زیبا از تجربه یک روز شاد با یک مامانبزرگ.
راستی برای مواظبت از مامانبزرگها چه کار باید کرد. چه کار کنیم تا نه حوصله خودمان سر برود و نه او خسته شود، آخر شما که میدانید مادربزرگها و پدربزرگها زود خسته میشوند. اما اینکار آنقدرها هم که به نظر میرسد، سخت نیست؛ فقط کافی است بلد باشی کاری کنی که هم به آنها خوش بگذرد و هم به خودت! مثلاً باهم به پارک بروید، کلوچه بپزید، قایمباشک بازی کنید، نمایش عروسکی بازی کنید و از همه مهمتر اینکه می توانید یک عالمه کتاب بخوانید. نویسنده این کتاب زیبا، یک روز شاد و به یادماندنی را در کنار یک مادربزرگ بازیگوش و دوستداشتنی به تصویر میکشد.
«من هلن کلر هستم!»
پدیدآور: برد ملستر
مترجم: شبنم حیدریپور
ناشر: پرتقال
تعداد صفحات: 42
«من هلن کلر هستم و اجازه نمیدم هیچ چیز جلویم را بگیرد!»
از دو سالگی به علت ابتلا به یک بیماری نادر برای همیشه نابینا و ناشنوا شد. اولش ارتباط برقرار کردن با دیگران برایش بسیار سخت و بینتیجه بود اما بالاخره با کمک معلم خصوصیاش، «آن سالیوان» توانست از طریق لمس کردنِ چیزها با جهان خارج ارتباط برقرار کند. خیلی در سراسر دنیا او را میشناسند و همت و پشتکارش را تحسین میکنند. او کسی نیست جز هلن کلر.
کتاب «من هلن کلر هستم» از مجموعه «آدمهای معمولی دنیا را تغییر میدهند» سرگذشت این بانوی موفق را با زبانی ساده و به کمک تصاویری زیبا و جذاب روایت میکند.
بعضی از آدمها طوری زندگی میکنند که انگار هیچ مانعی نمیتواند جلوی پیشرفتشان را بگیرد. اینها ابرقهرمان نیستند، بلکه آدمهایی معمولی هستند که ثابت میکنند هرکس با پشتکار و علاقه میتواند قهرمان زندگی خودش باشد. هلن کلر هم یکی از همین قهرمانها است که خواندن ماجرای زندگیاش در این کتاب بسیار جذاب و الهامبخش است.
«گوی و چوگان (سرگذشت ورزش در ایران)»
پدیدآور: جمالالدین اکرمی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
تعداد صفحات: 44
ورزش از جمله فعالیتهای مهم انسان به شمار میرود که با هدف سرگرمی، سلامت، افزایش آمادگی و قدرت جسمانی انجام می شود. در بسیاری از ورزشها وسیلهای نقش دارد که همه ما از کودکی آن را میشناسیم. این وسیله جذاب و دوستداشتنی، توپ است. توپها در بسیاری از بازیهای ورزشی نظیر: فوتبال، والیبال، بسکتبال، تنیس و ... نقش پرررنگی دارند. دانستن تاریخچه ورزشهای گوناگون، خاستگاه و چگونگی ابداع و سیر تحول و تکامل آنها برای بسیاری از علاقهمندان به ورزش جذاب است. در کتاب «گوی و چوگان» با یک بازیِ ورزشی آشنا میشویم که میتوان آن را به نوعی نیای بازیهایی نظیر فوتبال، گُلف و هاکی نامید.
این کتاب اطلاعات بسیار خوبی در خصوص سرگذشت ورزش در سرزمین ایران دارد و هرچند برای نوجوانان نوشته شده، به دلیل تصاویر رنگی و جذابی که دارد میتواند برای برخی از کودکان نیز جالب باشد. ورزش چوگان از قدیمیترین ورزشهایی است که به صورت گروهی و با توپ بازی میشود. این ورزش از دوران مادها تا امروز رونق دارد. در این بازی دو گروه اسبسوار، با چوبی که نوک آن برآمده است و به آن چوگان میگویند به توپ کوچکی که «گوی» نامیده میشود میکوبند تا آن را از دروازههای حریف عبور دهند. این کتاب با زبانی ساده و لحنی داستانی، از گذشتههای دور سخن میگوید که ایرانیان چوگان بازی میکردند. در این کتاب میخوانیم که چطور این بازی مایه سرگرمی و تفریح ایرانیان را فراهم میکرده و چه تاریخ و سرگذشت جالبی دارد.
«چگونه صحبت کنیم تا کودکان گوش کنند و چگونه گوش کنیم تا کودکان صحبت کنند»
پدیدآوران: ادل فابر – الین مازلیش
مترجمان: مریم داداشزاده – لیلی کامیاب
ناشر: انتشارات رشد
تعداد صفحات: 400
این کتاب در درجه اول یک تلنگر جدّی و عمیق به والدین است. با خواندن کتاب والدین در مییابند که چقدر از میزان مخرّب بودن برخی رفتار و گفتارشان با فرزندان غافل بودند و چه میزان از استمرار رفتار و گفتاری که تأثیرات مثبت و سازنده بر کودک دارند نیز غفلت دارند.
سبک نگارش کتاب بسیار کاربردی است و به هیچ وجه حالت انتزاعی ندارد. مخاطب دقیقاً میداند اگر مثلا به دنبال این است که فرزندش از پرخاشگری دست بردارد باید چه کارهایی انجام بدهد و چه کارهایی انجام ندهد یا اگر کودک تمایل چندانی به ارتباطگیری عاطفی عمیق با والدینش ندارد، علت را باید در چه اموری جستجو کرد؛ یا اگر میخواهیم بدون تنبیه یا تحکّم و داد و فریاد فرزندمان را به کاری که دوست ندارد وادار کنیم از چه راهکارهایی میتوانیم استفاده کنیم؛ یا چگونه بدون پرخاش و عصبانیت و ابراز خشم به کودک تفهیم کنیم که از کاری که کرده ناراحت هستیم.
روشهای جایگزین تنبیه، بهترین و کارامدترین روشهای تحسین و تشویق، راهکارهای جلب همکاری و مشارکت در کودک و بهرهگیری از بازی در تربیت، برخی دیگر از مطالب ارزشمند کتاب است که حجم انبوهی از مثالهای متنوّع و به شدّت کاربردی بیان شده است.

«بچههای فلسطین»
پدیدآور: غسّان کنفانی
مترجم: فاطمه باغستانی
ناشر: روایت فتح
تعداد صفحات: 222
این اثر حاوی 15 داستان کوتاه است که شخصیت اصلی هر کدام یک کودک فلسطینی است. کودکی که قربانی حوادث و رویدادهای سیاسی است، اما با این وجود با امید برای آیندهای بهتر تلاش میکند و میداند که برای تحقق آن باید وارد میدان مبارزه شد. این اثر نیز همانند دیگر آثار کنفانی، در کنار مضمونهای عمیق و مبارزاتی و امیدمحورشان، از حیث ادبی نیز با چنان استعدادی نگارش یافته که برای تمام جهانیان، جذّاب است.
از جمله عناوین داستانهای کتاب میتوان به «هدیه برای تعطیلات»، «نامهای از رام الله»، «تفنگها در اردوگاه» و «ابوالحسن در کمین یک خودروی انگلیسی است» اشاره کرد.
این نسخه از ترجمه، علاوه بر مقدمه مترجم، زندگینامه مختصری از غسّان کنفانی (متولد عکا در فلسطین شمالی) که از سخنگویان مطرح جبهه آزادیبخش فلسطین بوده و در سال 1972 طی انفجار خودروی بمبگذاری شده در بیروت جانباخت، نیز در خود دارد.
«شعر سفارشی»
پدیدآور: افسانه شعباننژاد
ناشر: لوپهتو
تعداد صفحات: 72
«آفتاب
پشت کوهها خزید و فکر کرد:
راستی چرا؟
با وجود این همه سؤال بیجواب
باز هم شب و سکوت و خواب ...»
شعر پلی است به دنیای خیال؛ مجالی برای رهایی از محدودیتها و احساس نامحسوسها؛ شعر زبانی است برای بازگفتن افکار با هندسه و موسیقی کلام.
«شعر سفارشی» دفتر شعری است برای نوجوان، افسانه شعباننژاد شاعر نامآشنای کودک و نوجوان در این اثر میکوشد با نگاهی عمیق و هستیشناسانه، خواننده نوجوان را به تفکر فرابخواند. عناوین «راستی چرا؟»، «شعر سفارشی»، «پُست پیشتاز» و «خواب شاعرانه» چهار شعر این دفتر هستند که هر کدام به گونهای هنرمندانه، تلفیقی از خیال و واقعیت را به نمایش میگذارند. شاعر در شعر «راستی چرا؟» با پرسشهایی از خود و جهان هستی، روحیه پرسشگری را در مخاطب بر میانگیزد، در «شعر سفارشی» خوانندهاش را از نگاهی سطحی و روزمره به ژرفایی از معنا میبرد و در شعرهای «پُست پیشتاز» و «خواب شاعرانه» دغدغهها و احساسات شاعرانه خود را با مخاطب در میان میگذارد. دعوت به پرسشگری، نگاه هستی شناسانه، ستایش طبیعت و خیالپردازی مهمترین مفاهیم شعرهای این کتاب به شمار میرود؛ تصویرگری زیبا و رنگارنگ کتاب نیز بر خیالانگیزی شعرها کمک شایان توجهی کرده و تصاویر روشنی را در ذهن و یاد خواننده بر جای میگذارد.
اهالی اینجا
پدیدآور: زهرا آقازاده نژاد
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
تعداد صفحات: 172
سفر اربعین، سفری است که مثل ندارد و نزدیکترین فضا به جامعهی پس از ظهور را دارد؛ اجتماعی بر مبنای حُبّ ولی خدا؛ جایی که همه در پی یاری رساندن به یکدیگرند و کسی نگران گم شدن وسایلش نیست و همه غرق رحمت حسین فاطمه هستند...
مسافران این سفرِ بیمانند، خاطرات بیمانندی را نیز از خود برجای میگذارند؛ خواندن این خاطرات، هم برای کسانی که تجربه این زیارت را دارند شیرین و تداعیگر است و هم برای آنها که تاکنون موفق به قدمگذاشتن در این مسیر عاشقی نشدهاند، جذاب و خواندنی.
کتاب «اهالی اینجا»، روزنوشتهایی از بخش بانوان یک موکب اربعینی (موکب حضرت فاطمه معصومه علیهالسلام از شهر قم) است که در کربلای معلی، به قلم زهرا آقازادهنژاد، به رشته تحریر درآمده است. مدیران موکب در اربعین سال 98 جهت ثبت مستندات این بخش و همچنین ارزیابی فعالیت بانوان خادم، از نویسنده کتاب درخواست کردند تا از ابتدا تا انتهای این سفر، به عنوان مستندنگار همراه کاروان خدام باشد و کتاب «اهالی اینجا» محصول تلاشهای شبانهروزی این بانوی ارجمند است.
همه سیزده سالگیام (خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی مهدی طحانیان)
پدیدآور: گلستان جعفریان
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: 515
کتاب «همه سیزده سالگیام» خاطرات دوران اسارت مهدی طحانیان است؛ روایتی دست نخورده از آن دوران که با قلمی ساده، روان و بیکموکاست بیان شدهاست. نویسنده در این اثر سعی دارد احساسات واقعی راوی در آن لحظات، همراه با تحولات روحی و فکریش را به تصویر بکشد.
نوجوان سیزده سالهای از شهرستان اردستان به شهر اصفهان میرود و از آنجا به جبهههای جنوب اعزام میشود. بخش ابتدایی کتاب بیانگرِ مشکلات و دردسرهای طحانیان برای اعزام به جبهه است. بخش بعدی نیز نمایی از مشکلات رزمنده نوجوان که اکنون در اسارت نیروهای بعثی است به نمایش در آمده؛ از کشاکش مصاحبه او در مقابل رسانههای غربی با موضوع اعزام اجباریاش توسط دولت ایران به جبههها. این بخش از کتاب ماجرای مصاحبه نکردنش با خبرنگار بیحجاب را شرح میدهد، آنجا که گفته بود در دین من آمده است که مرد مسلمان نمیتواند با زن بیحجاب صحبت کند.
همه سیزده سالگیام در 18 فصل به سه قسمت از خاطرات طحانیان از مشکلات قبل از اعزام به جبهه، دوران اسارت و سپس، آزادی پرداخته است. جعفریان توانسته با روایتی دست نخورده و بکر، دوران اسارت و تحولات روحی و فکری یک اسیر، با همه تردیدها و ترسها را بدون توجه به وضعیت فعلی او به تصویر بکشد.
در کنار او فقط تو بودهای
پدیدآور: فریبا کلهر
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
تعداد صفحات: 84
من، ساکن اردوگاه شناور ابلیس، با چندین چشم تیلهای، زبان خزنده و رونده آنجا بودم. از اولِ اولِ ماجرا آنجا بودم و کمی مانده به آخر ماجرا، راهم را گرفتم و به همان جایی برگشتم که از اول آمده بودم. اول ماجرا کجا بود و کی شروع شده بود؟ اول ماجرا در مدینه بود یا در کوفه؟ در مکه بود یا در کربلا؟
«در کنار او فقط تو بودهای» روایتی است متمایز از آنچه بارها و بارها در مورد واقعه کربلا و عاشورا خوانده و شنیدهایم. داستان سرزمین کربلا، ماجرایی که بر امام حسین علیهالسلام و یارانش گذشت، مظلومیت آنها و ...، اینبار از زبان شیطان و دیدگاه متفاوتش نقل میشود. اینکه او چطور توانست در حنجره سیهزار نفر بنشیند تا بتواند با صدایی بلندتر دلهای یاران امام را بلرزاند و بترساند تا خودشان را تسلیم کنند. از مأموریت خود میگوید، آن زمانی که سوار بر تیرها میشد تا جان یاران امام را نشانه بگیرد. وای از وقتی که به ذهن دشمنان نفوذ میکرد و آنها را برای کشیدن تیر در کمان و شمشیر از غلاف تشویق میکرد. شیطانی که حتی به آب هم رحم نمیکند و وقتی حضرت عباس برای پرکردن مشک به کنار رود میرود او را با توصیف زیبا و دلبرانه، وسوسه و شیطنت میکند. او در این روایت قابلیت و استعداد چشمانش، زبان خزنده و رونده، قدرت نفوذش در دلها و گوشهای تیزش را به رخ میکشد.
این اثر با استفاده از منابع موثقی چون لهوف، فرهنگ عاشورا، تأملی در نهضت عاشورا، همگام با حسین علیهالسلام، تاریخ جلفا و حماسه حسینی نوشته شده است.
کلهر در این اثر با تأکید بر اینکه شیطان واقعیتی است که وجود دارد، روایتی متفاوت و خلاقانه از حماسه عاشورا نقل میکند.
دخترها باباییاند (زندگی داستانی شهید مدافع حرم جواد محمدی)
پدیدآور: بهزاد دانشگر
ناشر: شهید کاظمی
تعداد صفحات: 272
جواد محمدی، جوانی فعال، پُرشور، فرهنگی و انقلابی بود. علاقه حضور و فعالیت در پایگاههای بسیج پایش را به سپاه پاسداران باز کرد. «دخترها باباییاند» سایهروشنی است از زندگی او که خیلی هم از ما دور نبود. راویان متعدد این کتاب او را با نگاه شخصی خودشان توصیف میکنند؛ شرح ماجراهایی که در کل تصویری واحد و کامل از شهید را ترسیم میکنند.
این کتاب شرحی است از روابط پُر مِهر و عاطفه جواد محمدی و خانوادهاش؛ بهانههای دختر کوچک او که هنگام خواب برایش قصه میگفت، وصفِ حالِ پدر و مادری که برای عاقبت بخیر شدنش به خدا توکل کردند، همسرش که با غروب آفتاب، نور عشق و امید در دلش کمرنگ میشد، اقوام و دوستانی که هر یک روایتی دلنشین از خوبیها، محبتها و توجهات او دارند.
سرانجام روز پنجشنبه 11 خرداد 96 زمان اعزام به سوریه فرا میرسد و سهشنبه 16 خرداد 96 در اثر اصابت گلوله به پا و پهلو به شهادت میرسد. بعد از گذشت 25 روز چشم انتظاری، پیکر مطهر او را پیدا کردند و به آغوش وطن سپردند.
.: Weblog Themes By Pichak :.