کتابدار: عاطفه کاظمی - کتابخانه عمومی شهید جمشید توکلی فولادشهر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وب
"

شهید جمشید توکلی در یکم بهمن ۱۳۴۸ در شهرستان لنجان استان اصفهان چشم به جهان گشود. دانش آموز اول متوسطه در رشته انسانی بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در دهم اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به فیض شهادت نایل شد. مزار این شهید بزرگوار در گلزار شهدای فولادشهر واقع است.
معرفی کتاب
"

آدمیزاد گاهی عجیب دلش پر می کشد با یک قدرت برتر حرف بزند.

به خصوص وقتی تنهاست.

ماه رمضان از آن ایام است.

خدا در حال لبخند است.

دستهایش باز است و همه را به آغوشش دعوت می کند.

چه آنها که روزه میگیرند. چه آنها که نمی گیرند.

همه به این جشن لبخند خدا دعوت هستند.

رمضان مبارک




تاریخ : پنج شنبه 02/1/3 | 10:4 صبح | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

امروز کسی باش که

واقعا آرزو داری

مهربان و با گذشت،

ساده و شفاف،

پاک و خالص،

با محبت و عاشق،

رنج و نگرانی را کنار بگذار،

به لحظات زندگی

چنان ارزش بده که آرزو داری...

 




تاریخ : چهارشنبه 02/1/2 | 9:29 صبح | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

با آرزوی سالی سرشار از موفقیت و کامیابی برای همراهان همیشگی 

سال نو مبارک




تاریخ : سه شنبه 02/1/1 | 9:25 صبح | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

 

جهت شرکت در مسابقه به سایت https://www.samakpl.ir مراجعه فرمایید.




تاریخ : پنج شنبه 01/12/25 | 1:6 عصر | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

تمام افکار خود را بر روی کاری که

در دست دارید متمرکز کنید.

پرتوهای خورشید 

تا زمانی که متمرکز نشده اند نمی سوزانند.


الکساندر گراهام بل




تاریخ : سه شنبه 01/12/23 | 10:56 عصر | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

«گل سرخ آزادی»
پدیدآور: مسلم ناصری
ناشر: به‌نشر
تعداد صفحات: 64

«گل سرخ آزادی» کتابی دیگر از مجموعه «هشت قصه از زندگی معصومین علیهم‌السلام» است؛ کتابی با هشت قصه‌ی کوتاه از امام حسین علیه‌السلام. مهمان کوچک دوست‌داشتنی، هدیه‌ای از خزانه‌دار بهشت، گل سرخ آزادی، تکه‌نان شادی‌بخش، دلاور جوان، پسر چشم کبود، سپاه تشنه و آخرین یاور، عناوین این هشت قصه است که هر یک روایتی از زندگی امام حسین علیه‌السلام را برای نوجوانان بازگو می‌کند.

برخی از این قصه‌ها همچون مهمان کوچک دوست‌داشتنی روایتگر دوران کودکی امام و سپاه تشنه و آخرین یاور از داستان‌هایی است که دوره بزرگسالی امام و ماجرای کربلا را روایت می‌کند. زبان ساده و گیرای نویسنده و انتخاب متناسب داستان با فضای ذهنی مخاطب از ویژگی‌های شاخص کتاب به‌شمار می‌رود. همین‌طور گرافیک و کتاب‌سازی چشم‌نواز کتاب نیز جذابیت آن را دوچندان کرده است.




تاریخ : دوشنبه 01/12/22 | 2:8 عصر | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

من برای ماه‌ها و سال‌ها فکر می‌کنم و فکر می‌کنم.

نود و نه دفعه نتیجه‌ام غلط است.

بار صدم به نتیجه درست می‌رسم.

آلبرت انیشتین





تاریخ : شنبه 01/12/20 | 3:3 عصر | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

میلاد سراسر نور حضرت موعود مبارک

 




تاریخ : پنج شنبه 01/12/18 | 10:23 صبح | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

«بیا با هم بکاریم»
پدیدآور: جورجی بریکت
شاعر: بنفشه رسولیان بروجنی
ناشر: نشر نوشته
تعداد صفحات: 24

آموزش غیرمستقیم برخی مفاهیم به کودکان تأثیر بیشتر و عمیق‌تری در یادگیری آن ها دارد. داستان‌های جذاب و دلنشین درباره‌ موضوعات مختلف به کودکان کمک می‌کند تا درک بهتری از مفاهیم داشته باشند. زبان شعر یکی از مناسب‌ترین ابزار و راه‌ها برای تحقق این هدف است.

کتاب «بیا با هم بکاریم» یکی از همان داستان‌هاست که با استفاده از شعر کودکانه مفهوم کاشت یک دانه را آموزش داده و لذت به ثمر رسیدن کار درست و جمعی را نشان می‌دهد.

در این کتاب که به زبان شعر ترجمه شده هدف نویسنده افزایش حس مسئولیت‌پذیری، تقویت و کسب مهارت‌های اجتماعی و همکاری با دیگران است؛ کتاب علاوه بر ذکر مراحل کاشت دانه، در فضایی صمیمانه و خودمانی مفاهیم روحیه کار جمعی، همراهی با والدین، بازی و نظم در کار را نیز با زبان شیرین و کودکانه بازگو می‌کند.




تاریخ : پنج شنبه 01/12/18 | 8:31 صبح | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر

«عشق، فصل پایان»
پدیدآور: جواد افهمی
ناشر: انتشارات شهید کاظمی
تعداد صفحات: 312

«وقت کندن وزنه از تخته بود. نفس حبس شده‌اش را با فریاد بیرون داد و به یک حرکت وزنه را از تخته جدا کرد و بالای سر برد. حالا وقت آن بود که از زمین بلند شود. وقت آن بود که زانوهای خم شده را راست کند. وقت آن بود که راست قامت زیر وزنه‌ای که کمر تمام رقیبانش را خم کرده بود و زانوانشان را لرزانده بود و وادار به تسلیم شان کرده بود، بایستد و طاقت بیاورد.»

«عشق، فصل پایان»، رمانی است درباره جانبازی که از نوجوانی در رشته وزنه‌برداری فعالیت داشته و اکنون نیز با توجه به وضعیتش بر سکوی قهرمانی می‌ایستد.

نویسنده تلاش کرده تا برای بدست‌آوردن اطلاعات دقیق از زندگی اسماعیل اعلمی با خانواده و دوستان و اطرافیانش در تبریز مصاحبه داشته باشد و مدارک و یادداشت‌های به جامانده از جوانی اعلمی را از نزدیک ببیند. بر همین اساس داستان بر مبنای واقعیت است و اسماعیل را همچون ققنوسی می‌داند که از خاکستر خود برخاسته است و کمتر ردی از خود به‌جای گذاشته است. افهمی از همان ابتدای رفتن به تبریز و روبروشدن با افراد مختلف را روایت می‌کند. در این اثر روایتی از شکست‌دادن وزنه‎ها در کنار فعالیت و مبارزات برادران اعلمی با ظلم و ستم پهلوی آمیخته است.

علاقه‌مندان به آثاری با موضوع دفاع مقدس و ادبیات پایداری از خواندن این داستان لذت می‌برند. جذابیت داستان در واقعی بودن آن است و شخصیت اصلی داستان زنده است.




تاریخ : چهارشنبه 01/12/10 | 5:49 عصر | نویسنده : کتابدار: عاطفه کاظمی | نظر


  • paper | خرید رپورتاژ دائمی | بک لینک دائمی
  • فروش رپورتاژ دائمی | فروش رپرتاژ آگهی