ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد و گفت این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند…
مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند…
"فرزند شما یک نابغه است این مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید"
. سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود…..
روزی ادیسون (بزرگترین مخترع قرن) در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف اورا کنجکاو کرد آن را برداشت و خواند…
"کودک شما کودن است از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم"
در این خاک ، در این خاک ،
در این مزرعه پاک …
به جز مهر ، به جز عشق ،
دگر بذر نکاریم … !
"مولانا"
عنوان کتاب: بخوان برای زندگی
نویسنده: پت ویلیامز
مترجم: الهام شریف
قسمت هایی از کتاب :
-
هر چیزی که کتاب خواندن را تقویت کند ، ملت ها را تقویت می کند.
-
ضرب المثلی قدیمی می گوید : " رهبران می خواننند"
-
در روزگاری که ماشین ها جهان را تسخیر کرده اند، پت ویلیامز می گوید کودکان برای موفقیت باید بخوانند.
-
کتاب ها بزرگترین دلتنگی من هستند. کتاب ها به من شور زندگی می دهند. من عاشق یادگرفتن هستم و وقتی می شنوم کتاب و کتاب خوانی به خطر افتاده است، واقعا مایوس و نگران می شوم.
-
در دنیایی که فقط افراد اندکی کتاب می خوانند، حجم انبوه دانش اندوخته در کتاب ها یا از بین می رود و یا فقط در اختیار آن تعداد اندک باقی می ماند. آیا این است آینده ای که ما انتظار داریم؟
-
آن زمان که کسی سوزاندن کتاب را آغاز می کند ، در جایی دیگر مردم را به آتش خواهد کشید. "هایزریش هین"
-
به قول مارک تواین: " آن کسی که نمی خواند، هیچ تفاوتی با آن کسی که نمی تواند بخواند ندارد"
-
تلویزیون نگاه کردن مطالعه نیست!
کتابخانه شهید جمشید توکلی در راستای بزرگداشت دهه کرامت اقدام به برگزاری برنامه های فرهنگی مشتمل بر: بحث و گفتگو پیرامون سیره امام رضا علیه السلام و خواهر گرامی ایشان حضرت معصومه (س) در جلسات نقد و بررسی، سخنرانی و شعرخوانی در ارتباط با بزرگداشت دهه کرامت در جلسه انجمن ادبی یسنا، به همراه دف نوازی توسط یکی از هنرمندان عضو این انجمن، نموده است.
کتاب گریز دلپذیر-آنا گاوالدا
همیشه که صبر کردن , بخشیدن , ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه چیز درست می شود ...
لازمه گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری ,
باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت را نفهمید
تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد وقتی میمانی و می بخشی فکر می کنند رفتن را بلد نیستی باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد آدمها همیشه نمی مانند ...
یکجا در را باز میکنند و برای همیشه میروند ...
در کتاب" درود بر خودم" می خوانیم:
در هجده سالگی , نگران تفکر دیگران در مورد خودتان هستید .
وقتی چهل ساله میشوید ,
اهمیتی نمی دهید که دیگران در مورد شمــا چه فکر میکنند .
و زمانی که شصت ساله میشوید , پی میبرید که اصلا هیچکس در مورد شما
فکر نمیکرده است !
وااای که چه آسان هدر میدهیم عمر خویش را
فقط برای دیگران و طرز فکرشان…
تا فرصت زندگی داری جانانه زندگی کن.
جملاتی از این کتاب:
هر آنچه امروز تجربه میکنید، حاصل انتخاب شما در گذشته است. و هر آنچه در زندگی تجربه میکنید- درونی یا بیرونی- حاصل چگونگی واکنش شما به رویدادهای پیشین است.
***
تا زمانیکه دیگری را مسئول و مقصرِ موفقیت نشدن خود بدانید، هرگز موفق نخواهید شد. اگر قرار است برنده شوید، باید از حقیقت آگاهی داشته باشید؛ زیرا این شما هستید که اقدام میکنید، فکرها را در سر میپرورانید، احساسها را بهوجود میآورید و انتخاب میکنید که الآن به کجا بروید.
***
هنگامیکه به نشانهها و حادثههایی که در حال رخدادن هستند سریع و قاطعانه واکنش نشان دهید، زندگی بسیار راحتتر میشود و آنگاه شاهد نتیجههای بهتر خواهید بود.
***
زمانیکه هدف خود را مشخص کردید و حاضر شدید عاشقانه آن را انجام دهید، از خطر بیکار شدن، تنها ماندن، مورد تمسخر قرار گرفتن، مورد قضاوت بیجا قرار گرفتن و رد شدن از سوی دیگران نترسید؛ زیرا تغییر کردن به تلاش و استقامت نیاز دارد.
***
هرگز از جملههایی نظیر نمیدانم، اهمیت نمیدهم، برایم مهم نیست و غیره استفاده نکنید.
اجازه ندهید دیگران با حرفهای خود، شما را از رؤیاهایتان دور کنند؛ زیرا آن افراد دزدانِ رؤیا هستند!
دیر یا زود کسانی برنده میشوند که تصور میکنند میتوانند برنده شوند.
جمله ای ناب ازکتاب قورباغه راقورت بده….پیشنهادمیکنم این کتاب را مطالعه بفرمایید
.: Weblog Themes By Pichak :.