«نمیدانیم چرا؟ راه کامیابی و رازناکامی در هدایت فرزندان»
پدیدآور: یوسف غلامی
ناشر: دفتر نشر معارف
تعداد صفحات: 176
نمیدانیم که هستیم، عادتهایمان ریشه در کدام الگوها و ریشهها دارد، چرا باید ازدواج کنیم، فرزنددار شویم، چگونه آنها را تربیت کنیم و ... دهها پرسش دیگر.
تربیت فرزند از آن دسته موضوعات حساس، چالشبرانگیز و از دغدغههای اصلی بسیاری از والدین محسوب میشود. اما به درستی چقدر برای این موضوع خطیر وقت و انرژی صرف میشود و برای آگاهی از اصول و دانش کافی در این امر چه باید کرد؟
کتاب حاضر دربارهی تربیت فرزندان، راههای کامیابی در این مسیر و هدایت آنها است. وظایف والدین پیش از تولد فرزند، روشهای نادرست تربیت کودک، آشنایی با ابزارهای مهم تربیت، شناخت ویژگیهای دوران کودکی، چگونگی شکلگیری شخصیت کودک و عوامل هدایت یا گمراهی فرزندان از مهمترین محورهای این کتاب بهشمار میرود. همینطور آسیبشناسیِ برخی سبکهای تربیتی و ارائهی راهکارهای علمی با نگاه به تعالیم دین مبین اسلام از ویژگیهای دیگر کتاب محسوب میشود.
ما در تربیت فرزندانمان و در مواجهه با رفتارهای اشتباه آنها چه میکنیم؟ چقدر او و نیازهایش را میشناسیم؟ روش مستقیم و غیرمستقیم در آموزش کودک به چه معنا است؟ قوانین خانه را چه کسی وضع میکند و بر اساس چه معیارهایی؟ و... از جمله پرسشهایی است که این کتاب به آن پاسخ میدهد.
در پایان نیز روشهای متناقض شخصیتدهی کودک و شرایط فرمانروایی کودکانه مورد بررسی قرار میگیرد و حکمت نهفته در پس عبارت دوران پادشاهی کودکان تا پیش از هفت سالگی را به روشنی بیان میکند.
نویسنده که خود مطالعات غیر روشمند را در تربیت و پرورش کودک بیفایده میداند در این کتاب تلاش کرده مطالبی منسجم و کامل به مخاطب عرضه کند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
صد سال پیش، قبل از آنکه غربیان بدانند «روانشناسی» چیست مردی از تبار حضرت محمد صلاللهعلیهوآله (امام صادق علیهالسلام) به پیروان خود فرمود: «از حقوق فرزند بر پدر این است که پدر، مادر آن کودک را بزرگ و محترم بدارد.» کودک همیشه باید پدر را احترامگذارِ مادر مشاهده کند. طفلی که مادر خود را ستمدیده ببیند، احساس شخصیت نمیکند و با تعادل روانی بزرگ نمیشود. احترام به مادر، کمترین حق فرزند بر پدر است.
«خواهر»
پدیدآور: نرجس شکوریانفرد
ناشر: عهد مانا
تعداد صفحات: 192
این کتاب داستانهای کوتاهی از زمانه، زندگانی و سیره حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. داستانها اغلب از زبان حضرت زینب سلام الله علیها روایت میشوند.
حکایتهای کتاب از زمان عبدالمطلب و حمله ابرهه آغاز میشود و با بیان نکاتی کمتر شنیده شده درباره تاریخ صدر اسلام و درباره زندگی خود حضرت زینب سلام الله علیها جلو میرود و با نقل خاطرات مربوط به بازگشت مجدد ایشان از مدینه به شام که آخرین سفر ایشان هم بود پایان مییابد.
نثر روان و بسیار جذّاب و وجود مباحث کمترشنیده شده همراه با رعایت اختصار از جمله ویژگیهای کتاب است که آن را بسیار خوشخوان کرده است.
قلم تأثیرگذار و خوشذوق نویسنده، دقت نظر در ظرائف عمیق و دقیق تاریخی و انتخاب زینب کبری سلاماللهعلیها این اثر را از دیگر نمونههای مشابه متمایز ساخته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
همه جا میگویند اولین مرد مسلمان پدرم علی بوده است؛ اما نمیشود گفت که اولین بزرگ قبیله، اولین نامآور مکه، اولین شیخ بنیهاشمیان، که چون کوه ایستاد مقابل ابوسفیان و ابولهب و ابوجهل، آن هم یکتنه و شجاعانه و مدبّرانه، مسلمان نبوده است؛ که باید گفت ابوطالب را کسی ندید که بت بپرستد و به روش جاهلیت مقابل آنها سر خم کند، به کسی شلاقی بزند، به همسایه و ضعیفی زور بگوید، از ناحقی دفاع کند، سر به تکبر برافراشته دارد و یا حتی یکبار و یکلحظه در مقابل مشرکان، پشت محمد مصطفی را خالی کند!
کسی در تاریخ نگفته است که حتی یکبار زبان به نصیحت پیامبر خدا باز کند تا از تبلیغ دین اسلام کوتاه بیاید، اما بارها تاریخنویسان نوشتهاند که او ایستاد مقابل همهی کفر، یکتنه!
امام حسین (ع) فرمودند:
«اگر زمان حضرت مهدى را درک مى کردم، تمام عمر خدمتگزارش بودم».
«بچههای فرات»
پدیدآور: لیلا قربانی
ناشر: جمکران
تعداد صفحات: 137
«بچههای فرات» روایتی نو از واقعه کربلا است. ماجرای چند پسر نوجوان که مدتی است خبر آمدن امام حسین علیهالسلام به کوفه را شنیدهاند و حالا میکوشند تا در زمره یاران او باشند. آنها شنیدهاند که دعوتکنندگان امام علیهالسلام حالا که وقت حمایت و همراهی شده پشت او را خالی کردهاند.
این داستان بیمها و تردیدهای افرادی را روایت میکند که به خاطر طمعشان ولی خدا را تنها گذاشتند اما فطرت پاک نوجوانهایی شجاع آنها را به سوی چشمه خورشید میخواند. بهرهگیری از منابع تاریخی و فضاسازیهای جذاب داستان از ویژگیهای آن به شمار میرود و آن را از سایر آثار مشابه متمایز میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
از درد بیهوش شده بود. یکی از همان چوپانها شب دیده بود که عبدالله دارویی را در ظرف آب مأموران ریخته و سریع خودش را به آنها رسانده و پیش دستی کرده بود. آنها هم نامردی نکرده بودند و وقتی عبدالله آب را آورده بود، برای امتحان آن را به خوردِ خودش داده بودند. چند ساعتی بود که در خواب عمیقی رفته بود.
کتابخوان ماه
طرح معرفی کتابهای فاخر در موضوعات متنوع در راستای
ترویج فرهنگ مطالعه و کتابخوانی
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز / نهضتت مایه الهام جهان است هنوز
بهر ویرانی و نابودی بنیان ستم / خون جوشان تو چون سیل ، دمان است هنوز
در فداکاری مردانه ات ای رهبر عشق / چشم ایام به حیرت ، نگران است هنوز
کربلای تو پیام آور خون است و خروش / مکتبت راهنمای همگان است هنوز
تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست / از قیام تو پیام تو عیان است هنوز
همه ماه محرم ، همه جا کرب و بلاست / در جهان موج جهاد تو روان است هنوز
جاودان بینمت اِستاده به پیکار ، دلیر / لا “اری الموت” تو را ورد زبان است هنوز
باغ خشکیده ی دین را تو ز خون دادی آب / نه عجب گر که شکوفا و جوان است هنوز
تربت پاک تو ای اسوه آزادی و عشق / سرمه دیده صاحب نظران است هنوز
خون گرمت زند آتش به سیه خرمن ظلم / که به خون تو دو صد شعله نهان است هنوز
انقلاب تو به ما درس فضیلت آموخت / نقش اخلاص تو سرمشق جهان است هنوز
بر جبین «شفق» این لوحه گلرنگ غروب / هر شب از خون تو صد گونه نشان است هنوز
«قدّیس»
پدیدآور: ابراهیم حسنبیگی
ناشر: کتاب نیستان
تعداد صفحات: 298
«قدّیس»، به قلم روان و جذّاب و در عین حال محقّقانهی ابراهیم حسنبیگی، داستان زندگی یک کشیش روس است. داستان دلدادگیِ یک کشیش مسیحی ساکن مسکو که به کتابهای خطی و قدیمی علاقهی ویژه دارد. مسیر زندگی او زمانی تغییر میکند که مردی تاجیک نسخهای بسیار قدیمی را به دست او میرساند تا آن را بررسی کند، اما مرد تاجیک کشته میشود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری میگذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی علیهالسلام یا به قول کشیش مسیحی قدّیس اسلام منتهی میشود.
کشیش به خاطر حفظ جان خود، مجبور به ترک مسکو میشود و به همراه همسرش به بیروت نزد پسر و عروس و نوهاش میرود؛ کنجکاوی او به محتوای کتاب از یکسو و آشنا شدنش با محقّقانی چون «جرج جرداق» نویسندهی مسیحی کتاب «الامام علی صوت العداله الانسانیه» به سان شاهکلیدی است که او را به دنیای جدید معرفت و شناخت شخصیت علیبنابیطالب علیهماالسلام رهنمون میشود. کشیش پس از مطالعهی آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی میشناسد و از مواعظ و پندهای امام علیهالسلام در سخنرانیهای خود استفاده میکند.
در کنار این سیر انفسی، اتفاقات و ماجراهای جذّاب و هیجانانگیز و حتی دلهرهآوری هم در سیر آفاقی زندگی کشیش که تحت تعقیب قاتلان مرد تاجیک است به وجود میآید که با پایانبندی غافلگیرکننده کتاب به اوج خود میرسد.
این اثر ارزشمند که با استقبال فراوان اقشار مختلف جامعه مواجه شده را انتشارات عهد مانا به شکل تلخیص شده با عنوان ناقوسها به صدا در میآیند (در 136 صفحه) منتشر کرده که برای نوجوانان یا مخاطبانی که تمایل به خوانش حجم کمتری از کتاب را دارند توصیه میشود.
آشنایی با حقایق جالب توجّه و کمتر شنیده شدهای از تاریخ زندگانی امیرالمؤمنین علیهالسلام و نیز آشنایی با برخی از تعالیم حکمتآموز حضرت امیر صلوات الله علیه که برای زندگی امروز ما بسیار کاربردی است جزء بهرههای ناب این کتاب ارزشمند برای خوانندگانش است.
«دختران آفتاب»
پدیدآور: امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند
ناشر: سروش
تعداد صفحات: 480
در تقریظ رهبر معظم انقلاب بر این کتاب آمده است:
«پس از نزدیک سه سال توانستم در این روزها -ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)- این کتاب را بخوانم. در میان کتابهای داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسندهای ایرانی است. طرح کلی داستان و درون مایههای داستانی آن خوب و شیرین است.
حرفها هم قوی و منطقی است. اتفاقاً پیش از این، کتابِ ... را خواندهام. آن قویتر است. ولی با توجه به برخی ملاحظات (عمدةً بهرهبرداری نکردن از عامل جنسی در کتاب حاضر) در این کتاب، هنر بیشتری به کار رفته است. باید ترویج شود. تنها نقطه ضعف آن ذکر مشخصات استادِ فاطمه است در فصل آخر کتاب.»
رمان «دختران آفتاب» به برخی از پرسشهای مطرح در حوزه نقش اجتماعی زنان با بیانی روان و داستانی پاسخ میدهد. نویسندگان این رمان میکوشند تا منزلت، شخصیت و جایگاه واقعی زن را به خودش، اطرافیانش و جامعهاش همان گونه که شایسته و بایسته وی است بشناسانند. در این رمان به زیبایی و در سبک و شیوه داستانی به بسیاری از پرسشهای مطرح درباره نقش اجتماعی زن و لوازم و پیامدهای آن اشاره شده است.
پارهای از پرسشها و شبههها، برخاسته از اظهار نظرهایی است که به دفاع از دین و ارزشهای دینی ایراد میشود که متأسفانه این اظهارنظرها، گاه به خاطر نپختگی و یا نداشتن آگاهی و دانش و تخصص لازم و یا خودباختگی شبهههای جدیدی را میآفریند.
شبهات حوزهی زن، خانواده و جامعه از مواردی است که کتاب دختران آفتاب به آن پرداخته و میتوان گفت از موفقیت زیادی در این زمینه برخوردار است.
این کتاب در قالب داستانی با موضوعی جامعهشناختی، فرهنگی و دینی در خصوص زنان است که منزلت و شخصیت و هویت او را بشناساند. طرح این مباحث در طی صحبتهای دوستانی میگذرد که راوی آن مریم است و او به دلیل شاغل بودن مادرش و نبود توجه کافی از سوی او و خانوادهای که دچار گسست شده، با روانی ناآرام و روحی آزرده درگیر است.
دختران دانشجویی که با سفر اردوی دانشگاهی به مشهد، در مناسبتهای مختلف و اتفاقاتی که در این سفر میافتد به بحث و بررسی و نتیجهگیری از مسائل میپردازند. در کنار موضوع اصلی داستان وقایع دیگری مثل گم شدن عاطفه، بمبگذاری حرم مطهر و شهادت زواری که در روز عاشورا به حرم رفته بودند و یا خرده داستانهایی که هر کدام از دختران از زندگی و تجارب خود روایت میکنند، مطرح میشود.
کتاب به دلیل نوع روایت و سادگی و خودمانی بودن آن بسیار ظریف و عامیانه نکات مدنظر را که همان نقدهای اجتماعی و شوخیهای دوستانه و خانوادگی در بین زنان و مردان در مورد مسائل زنان است، بیان کرده است.
والدین با مطالعه این کتاب میتوانند درک بهتری از افکار و نظرات جوان امروزی خود داشته باشند و در روابط عاطفی با آنان راحتتر و مفیدتر عمل نمایند. نویسنده با خوش ذوقی توانسته با استفاده از شعر و مطالب روانشناسانه و یا از طریق تحلیل و بررسی مفهوم مورد نظر را به مخاطب ارائه کند.
برخی از مهمترین شبهاتی که در خلال کتاب تبیین میشود عبارتند از: ناقص العقل بودن زنان؛ تعدد زوجات؛ ارث، دیه و شهادت زن؛ حق طلاق؛ قضاوت زنان؛ حجاب؛ وظیفه شوهرداری زن و... .
.: Weblog Themes By Pichak :.